ای رودِ خفته،
رازهای من را با خود ببر،
اما سنگهایت را نگاه دار،
تا مرا به یاد آوری
از قوم زانده (Zande) – سودان جنوبی / آفریقای مرکزی
«ماه بالا آمد،
من چشمهایم را به سوی او بردم،
چون در چشمهای تو نبودم،
ماه هم غمگین شد.»
از قوم سارا (Sara) – چاد
«پرندهای که آوازش تنهاست،
سحرگاه به درخت نمیرسد.
بیا بخوانیم با هم،
تا خورشید ما را ببیند.»
از قوم مانداما (Mandama) – شمال کامرون / چاد